fasele
اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

 

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم

می آید،می ماند،و به تنهاییم پایان میدهد

آمد،رفت،و به زندگی ام پایان داد

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

 

بخوام از تو بگذرم ، من با یادت چه کنم ؟

تو رو از یاد ببرم ، با خاطراتت چه کنم ؟

حتی از یاد ببرم تو و خاطراتتو

بگو من با این دل خونه خرابم چه کنم ؟

تو همونی که واسم ، یه روزی زندگی بودی

توی رویاهای من ، عشق همیشگی بودی

آره سهم من فقط از عاشقی یه حسرته

بی کسی عالمی داره ، واسه ما یه عادته

چه طور از یاد ببرم اون همه خاطراتمو ؟

آخه با چه جراتی به دل بگم نمون ، برو ؟

دل دیگه خسته شده ، به حرف من گوش نمی ده

چشم به راه تو می مونه ، همیشه غرق امیده

بخوام از تو بگذرم ، من با یادت چه کنم

تو رو از یاد ببرم ، با خاطراتت چه کنم ؟؟؟؟

 


ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

هر چند مال من نشدی ولی ازت خیلی چیزا یاد گرفتم.یاد گرفتم به خاطر کسی که دوسش دارم باید دروغ بگم.یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره.یاد گرفتم تو زندگیم به اون که بفهمم چقدر دوسم داره هر روز دلشو به بهونه ای بشکنم.(واقعا هم كسي رو كه دوست داشتم هر روز دلش  رو ميشكوندم) یاد گرفتم گریه های هیچ کس رو باور نکنم. (همشون كشك هستش گريه شده پولي يا حيله)یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم. یاد گرفتم هر روز دم از عاشقی بزنم ولی خودم عاشق نباشم(به خدا بايد اينجوري باشيم) خدايش

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |


خواستم خودمو گول بزنم


همه خاطراتمو انداختم یه گوشه گفتم فراموش

یه چیزی ته دلم خندید گفت : یادمه…

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

 

چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم...


تمبر و پاکت هم هست و یک عالمه حرف...


کاش کسی جایی منتظرم بود...

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

 

خیلی وقتا بهم گفتن چرا میخندی


 

بگو ما هم بخندیم ...


 

اما هرگز نگفتن چرا غصه میخوری


 

بگو ما هم بخوریم ...!

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است.

از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد.

از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت…

گفت : سقوط سلسله ی قلب جوان.

از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است .

از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهیات است .

از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد.

از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که پایان ندارد

  

من از تو می پرسم

عشق چیست؟ 



 
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

 

اگه تو دنیا قرار بود جای چیز دیگه ای باشم دوست داشتم جای اشک

روی صورت تو باشم. تو چشمات متولد بشم. رو پلکات جون بگیرم. رو

گونه هات جاری بشم و رو لبات بمیرم 

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ، به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ، به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی.

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

اگر جرم من عاشقی بود ، جرم تو سنگین تر بود ، تو یک قلب عاشق را شکستی.
تو احساس را در وجود من کشتی و زندگی ام را به مرز نابودی کشاندی.
حالا تو بگو ای سرنوشت ، قاضی این دادگاه  ، من محکومم یا آن بی وفا.
سرنوشت چیزی نگفت ، چون خودش در این بازی نقش داشت.

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

محبت به نامرد ، کردم بسی
محبت نشاید به هر نا کسی
تهی دستی و بی کسی درد نیست
که دردی چو دیدار نامرد نیست

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

 

از راه دور تو را می پرستم ای قبله امید من...

از راه دور به تو عشق می ورزم تا دیگر این فاصله ها را احساس نکنی...

از راه دور درد دلهای خودم را به تو می گویم...و تو را در آغوش محبت های خودم

می فشارم آری از همین راه دور میتوان دست در دستانم بگذاری... و باهم قدم بزنیم

به خواب عاشقی می روم تا  رویا برایم زنده شود...

خاطر ه هایمان را همیشه در ذهنم مرور می کنم و هیچگاه نمی گذارم  خاطره های لحظه دیدارمان از ذهنم دور شود...

این فاصله ها را با محبت و عشم از بین می برم و کاری می کنم همیشه احساس کنی در کنار منی...

و این است برایم یک خواب عاشقونه...

خواب نگاه به چشمان هم.خواب با هم بودنمان

آری و این است یک فاصله عاشقونه...

عاشق باش چون این راه مقدس است و پایان راه شیرین تر از گذشته است

دارم از تو می نویسم

ای تنها بهانه برای زنده بودنم،نفس کشیدنم،ای امید و آرزوی من،دنیای من،ای تو فصل بهارم،باور کنی،باور نکنی دوستت دارم 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

 

تو ميگي دنيا دو رنگه
من ميگم چه قدر تو ماهي
تو ميگي اول راهي
من ميگم بمون هميشه
تو ميگي ببين نميشه
من مي گم خيلي غريبم
تو ميگي نده فريبم
من ميگم خوابت رو ديدم
تو ميگي ديگه بريدم
من مي گم هدف وصاله
تو ولي ميگي محاله
من ميگم يه عمره سوختم
تو ميگي قلبم رو دوختم
من ميگم چشمات و وا كن
تو ميگي من و رها كن
من ميگم خيلي ديوونم
تو ميگي آره مي دونم
من ميگم دلم شكسته ست
تو ميگي خوب ميشه خسته ست
من ميگم بشين كنارم
تو ميگي دوستت ندارم
من ميگم بهم نظر كن
تو ولي ميگي سفر كن
من ميگم واسم دعا كن
تو ميگي نذر رضا كن
من ميگم قلبم رو نشكن
تو ميگي من مي شكنم من ؟
من ميگم واست مي ميرم
تو ميگي نمي پذيرم
من ميگم شدم فراموش؟
تو ميگي نه ، رفتم از هوش
من ميگم كه رفتم از ياد ؟
تو ميگي نه مرده فرهاد
من ميگم باز شدي حيروون ؟
تو ميگي بيچاره مجنون
من ميگم ازم بريدي ؟
تو مي پرسي نا اميدي ؟
من ميگم واسم عزيزي
تو ميگي زبون ميريزي؟
من ميگم تو خيلي نازي
تو ميگي غرق نيازي
من ميگم دلم رو بردي
تو ميگي به من سپردي ؟
من ميگم كردم تعجب
تو ميگي ديگه بگو خب
من ميگم تنهايي سخته
تو ميگي اين دست بخته
من ميگم دل تو رفته
تو ميگي هفت روزه هفته
من ميگم راه تو دوره
تو ميگي چاره عبوره
من ميگم مي خوام بشم گم
تو ميگي حرفاي مردم ؟
من ميگم نگذري ساده ؟
تو ميگي آدم زياده
من ميگم دل به تو بستن ؟
تو ميگي اينقده هستن
من ميگم تنهام ميذاري ؟
تو ميگي طاقت نداري ؟
من ميگم خدا به همرات
تو ميگي چه تلخه حرفات
من ميگم اهل بهشتي
تو ميگي چه سرنوشتي
من ميگم تو بي گناهي
تو ميگي چه اشتباهي
من ميگم كه غرق دردم
تو ميگي مي خوام بگردم
من ميگم چيزي مي خواستي ؟
تو ميگي تشنمه راستي
من ميگم از غم آبه
تو ميگي دلم كبابه
من مي گم برو كنارش
تو ميگي رفت پيش يارش
من ميگم با تو چيكار كرد ؟
تو ميگي كشت و فرار كرد
من ميگم چيزي گذاشته ؟
تو ميگي دو خط نوشته
من ميگم بختش سياهه
تو ميگي اون بي گناهه
من ميگم رفته كه حالا
تو مي گي مونده خيالا
من ميگم مي آد يه روزي
تو ميگي داري مي سوزي
من ميگم رنگت چه زرده
تو مي پرسي بر ميگرده ؟
من ميگم بياد الهي
تو ميگي كه خيلي ماهي
من ميگم ماهت سفر كرد
تو ميگي تو رو خبر كرد ؟
من ميگم هر كي با ماهش
تو ميگي بار گناهش؟
من ميگم تو بي وفايي
تو ميگي بريم يه جايي
من ميگم دلم اسيره
تو ميگي نه خيلي ديره
من ميگم خدا بزرگه
تو ميگي زندگي گرگه
من ميگم عاشق پرنده ست
تو ميگي معشوق برنده ست
من ميگم به روزها شك كن
تو ميگي بهم كمك كن
من ميگم خدانگهدار
تو ميگي تا چي بخواد يار
من ميگم كه تا قيامت
برو زيبا به سلامت
پشت تو آب نمي ريزم
كه نگی روندم عزيزم


 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 7 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

براي عشق تمنا كن ولي خار نشو. براي عشق قبول كن ولي غرورت را از دست نده. براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو. براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه. براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن. براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير. براي عشق وصال كن ولي فرار نكن. براي عشق زندگي كن ولي عاشقانه زندگي كن. براي عشق بمير ولي كسي رو نكش. براي عشق خودت باش ولي خوب باش

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

 

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, توسط zohreh |

برایت از احساسم مینویسم، بخوان
برایت از عشق میگویم ،همیشه با من بمان
من که برایت مانده ام ، تو نیز همیشه برایم بمان
من که خیلی بی وفایی دیده ام ، تو دیگر بی وفا نباش
حس کن مرا ، ببین که چه احساس عاشقانه ای به تو دارم
من که جز تو کسی را ندارم ، من که جز تو کسی را دوست ندارم
تو را از جنس خودم میدانم ، بدان که همیشه با تو وفادار میمانم
ارزش تو را بالاتر از عشق میدانم ، من که همیشه از دلتنگی تو گریانم
برایت از احساسم مینویسم ، با احساستر از همیشه بخوان
برایت از عشق سخن میگویم ، عاشقانه تر از گذشته گوش کن
ببین حال مرا ، این قلب مجنون مرا ، ببین که من در روزهای تنهایی اینگونه نبودم ،
آنگاه که تو را دیدم بیمار شدم ، از درد عشق شکسته شدم
حالا دوای این دردهایم تویی ، همدم و همزبان دل تنهایم تویی
بگو از عشق برایم ، میخواهم بشنوم صدای مهربانت را ،
بگو از عشق برایم ، میخواهم آرام کنی دل پر از گناهم را
این همان نواست ، این همان صدای آشناست
همان صدایی که با آن به اوج عشق میرسم.

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.