fasele
اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, توسط zohreh |

نمیدانم کجایی

در وجودم نهفته شدی...

در بین دستانم...

در قلبم...

در گوشه چشمانم...

در آسمان ایمانم...

 

در کجا نشسته ایی

کنار ساحل آرامش من

آنجا که تپش قلبم به شماره میفتد

شاید آنجا که شاپرکی بر گل آرام مینیشیند

 

کجا تو هستی که اینگونه به وجودم ملحق میشوی

در بی خوابی هایم

در شبهایه بی قراریم...

در متن تمام تنهاییم

چگونه تو آرام گرفتی در این آشوب

 

تو کجا آشکار اینگونه پنهان شده ایی

در زیر پوست من

چه لطیف میجهی...

تو در فراسوی هر زمان

در هر جای این مکان

با منی...

طوری روحم با عشق تو آمیخته شد که انگار

تو خود منی...


 
 
ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, توسط zohreh |

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغهامی کند پرهایش سفید می ماند ولی قلبش سیاه می شود.دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, توسط zohreh |

خبري ازت نبوده خيلي بي تاب تو بودم
اومدم سراغت اما پره گريه شد وجودم

خيلي دلتنگ تو بودم گل مهربون و نازم
نميدونم چرا اينجام يا اصلا چم شده بازم

اون همه قول و قرارو اومدم يادت بيارم
اما انگار ديگه راهي واسه برگشتن ندارم

اينجا گل بارونه امشب چه قد اين فضا غريبه
چرا من هيچي نميگم چرا ميخندم عجيبه

آخه مجبورم بخندم کسي اشکامو نبينه
حالا کو تا باورم شه سرنوشته من همينه

به نظر مياد که امشب از قلم افتاده باشم
ارزوم بود که من امشب پيش تو وايساده باشم

چه لباس هاي قشنگي بهت مياد چقدر عزيزم
تو ميخندي و من از دور دارم اشکامو ميريزم

خوش سليقه هم که بودي اره بهتر از من اونه
سرتره ازم ميدونم اون که ميخواستي همونه

تازه فهيدم حسودم دست تو تو دست اونه
اي خدا انگاري اونم نقطه ضعف مو ميدونه

حالا تو دست تو حلقست دست اون حلقه تو دستات
يا من اشتباه ميبينم يا دروغ بود همه حرفات

بله رو بگو گل من تو ازم خيري نديدي
ارزوم بود که ببينم تو تورختاي سفيدي

حالا هر دو حلقه داريم تو تودستت من تو چشمام
تو زدي من اما موندم زيره قولت روي حرفام

برو خوشبخت شي عزيزم تو ازم خيري نديدي
ارزوم بود که ببينم تو تورختاي سفيدي

بله رو بگو گل من بگو و شرش بکن
من وزندگي بي تو باورم نميشه اصلا

داره سردم ميشه کم کم خيسه از اشکام لباسام
همه گريه هامو کردم اشکي نمونده واسم

ميزنم بيرون از اينجا بله رو ميگي نباشم
ميرم اون بيرون يه گوشه دست به دامن خدا شم

بله رو گفتي تموم شد ديگه اين آخره کاره
هي ميخوام بگم مبارک ولي بغضم نميذاره

هق هقم تبريک من بود من واسه تو گريه کردم
قطره قطره هاي اشکو به تو امشب هديه کردم

امشب نو جشنت عزيزم نميدوني چي کشيدم
اما کاش اشکام نبودن تو رو باز بهتر ميديدم

ديگه چشمام نميبينه دسنم هم نمينويسه
دل خوشيم همين يه نامست گر چه اينم خيسه خيسه

اخرين جمله نامم اينه از ته وجودم
برو خوشبخت شي عزيزم خيلي عاشق تو بودم


ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.