fasele
اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

این بار که آمدی دستانت را روی قلبم بگذار...


تا بفهمی این دل با دیدن تو نمی تپد... می لرزد...!

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

دوست دارم یک شبه

هفتاد سال پیر شوم

تو مرا بی انکه بشناسی

از ازدحام تلخ خیابان عبور دهی

هفتاد سال پیر شدن یک شبه

به حس گرمی دسـت های تو

هنگامی که مرا عبور میدهی

بی آنکه بشناسی می ارزد...

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

خدایا

اهل معامله هستی؟

من جهنمت را ندیده با زندگیم عوض می کنم!

تو که  زندگی مرا دیده ای..

نترس ضرر نمی کنی...

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

خدایا..

از تو دلگیرم...

گفته بودی حق انتخاب دارم!

پس چرا انتخابم در آغوش دیگریست؟!

 

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

انقدری که با نوشتن هر کلمه جوری اشک تو چشام جمع میشه 

 

که بعدی رو ندیده می زنم 

 

دلم گرفته خدایا

 

اما این بار تو دلم رو شکستی اولین باره خدایا دلم رو می شکنی 

 

بغض داره خفم میکنه واقعا فکر می کنی اینطوری بهتره ؟؟؟؟؟

 

چه دنیای خسته کننده ای داری خدا 

 

خودت از نگاه کردن بهش خسته نشدی 

 

من که خسته شدم حس خوبی از زنده بودن ندارم 

 

خدایا تا خودم دست بکار نشدم خودت تمومش کن

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

 

دلـــم یـک غــریبــه مـی خــواهـد
 

بیـــایــد بنشینــد فقـــط سکـــوتــ کنـد
 

و مـــن هــی حـــرفـــ بــزنــم و بـــزنـــم و بــزنــم
 

تـــا کمــی کـــم شــود ایـن همــه بـــار …
 

بعـــد بلنــد شـــود و بـــرود
 

انگــــار نــه انگـــار …!

 

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

از یک عاشق شکست خورده پرسیدم:

 بزرگ ترین اشتباه؟ گفت عاشق شدن

گفتم بزرگ ترین شکست؟ گفت شکست عشق

گفتم بزرگترین درد؟ گفت از چشم معشوق افتادن

گفتم بزرگترین غصه؟ گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن

گفتم بزرگترین ماتم؟ گفت در عزای معشوق نشستن

گفتم قشنگ ترین عشق؟ گفت شیرین و فرهاد

گفتم زیبا ترین لحظه؟  گفت در کنار معشوق بودن

گفتم بزرگترین رویا؟ گفت به معشوق رسیدن

پرسیدم بزرگترین ارزوت؟ اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت: ( مرگ)

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

باید فراموشت کنم / چندیست تمرین می کنم / من می توانم ! می شود ! / آرام تلقین می کنم /حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....تا بعد، بهتر می شود .... / فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم /من می پذیرم رفته ای / و بر نمی گردی همین ! / خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم / کم کم ز یادم می روی / این روزگار و رسم اوست ! / این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین میکنم.

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

زیــر بــارون، جـای خـالی بـوسۀ گرمت رُ با تـموم وجـود، حـس کردم …


زیــر بــارون، اشـک های لحـظۀ خـداحافظی رُ تو ذهـنم، تـداعی کـردم …


زیــر بــارون، ایـن دنیـای بـیوفـا رُ تا دلت بـخواد، نفـرین کـردم …


زیــر بــارون، از عشـقی کـه تـو قـلبم حـک کـردی، یـادی کـردم …


زیــر بــارون ، بـه پـشت سـرم نـگاه کردم و 20سـال زندگی رُ بـاور کـردم …


زیــر بــارون، بـه تـموم بـهونه هـامون تبـسم تـلخی کـردم …


زیــر بــارون، بـه حـکمت خـدا از تـه دل شـک کـردم …


زیــر بــارون، بـه فـرار ثـانیه هـا اعـتقادپیـدا کـردم …

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

من که تصویری ندارم در نگاه هیچکس / خوب شد هرگز نبودم تکیه گاه هیچکس

کاش فنجانی نسازد کوزه گر از خاک من / تا نیفتد در دلم فال سیاه هیچکس 

بهترین تقدیر گلها چیدن و پژمردن است / سعی کن هرگز نباشی دلبخواه هیچکس ...

 

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:, توسط zohreh |

حالم از کلمه ی "عزیزم" و "عشقم" بهم می خوره...

من رو همون "ببین" صدا کن;

بی ریایی شرف دارد به ریا کاری . . .

ای کاش بودی و میدیدی بعدتو ، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم آغوش دیگری ترجیح دادم . .

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.